برخی اوقات حین بازی کردن بعضی از مکانیک های بازی رو فراموش میکنیم و یا حتی با طرز کار برخی به خوبی آشنا نیستیم. این نشان از طراحی بد بازی دارد. راه حل چیست؟ اینکه به بازیکن بازی را آموزش دهیم؟ اما برخی بازی ها با آموزش های خسته کننده مانع از این میشوند که خود را در حال و هوای بازی غرق کنیم؛ پس چه باید کرد؟
راه حل
راه حل این است که آموزش ها را در فضای بازی طوری بگنجانیم که شبیه به آموزش به نظر نرسند. باید کاری کرد که بازیکن، حین یادگیری در حال استفاده از آن مکانیک ها باشد.
برای مثال: وقتی میخواهیم به بازیکن آموزش دهیم که دکمه بالا برای پرش است؛ ابتدای بازی مانعی را بر سر راه بازیکن قرار می دهیم و او را راهنمایی میکنیم تا از این مکانیک استفاده کند بدین ترتیب از حال و هوای بازی خارج نشدهایم در عین حال آموزشی را به بازیکن دادهایم تا از سردرگمی در مراحل بعدی و در طول بازی رهایی یابد.
نکته ای که نباید فراموش کرد، تکرار است. اگر مکانیکی که به بازیکن آموزش دادهایم چندان پرکاربرد نیست و احتمال دارد که بازیکن آن را فراموش کند، باید او را دوباره در شرایطی قرار دهیم تا از آن مکانیک استفاده کند. در نهایت باید بازیکن را در موقعیتی قرار دهیم تا به شکلی خلاقانه از آن مکانیک استفاده کند. این نشان از طراحی خوب دارد.
نمونه خیلی خوب، بازی سوپر ماریو است. در ابتدا به بازیکن آموزش داده میشود که با پریدن میتواند آجرهای بالای سرش را خراب کند. سپس با استفاده از این مکانیک و پریدن روی سر نوع اول دشمنان تست میشود و بعد بازیکن مجبور میشود تا به شکلی خلاقانه از آن استفاده کند؛ به این شکل که نوع دومی از دشمن ها، که لاک پشت ها هستند؛ با دو پرش کشته میشوند. از این به بعد، بازیکن میداند که با مکانیک پرش چه کارهایی میتوان در این بازی کرد.
شما چه نمونه هایی مشاهده کردید در بازی ها؟
با انتقادات و پیشنهاداتتان کمک کنید تا ما بهتر شویم.