انواع بازیسازی؛ بازیسازی مستقل در مقابل بازیسازی غیرِ مستقل
بازیهای ویدیویی را از زاویههای دیدِ متفاوتی دستهبندی میکنند که یکی از آنها در بین اهالی صنعت بازیهای ویدیویی بسیار مرسوم است. در این دستهبندی دو نوع بازیسازی مستقل (Indie Game Development) و غیرِ مستقل و به تبع آن بازیساز مستقل (Indie Game Developer) و بازیساز غیرِ مستقل را داریم. چون تعریف جامع و رسمی در این مورد وجود ندارد صحبت راجع به این موضوع سخت است. با استفاده از منابع معتبر و بهرهمندی از تجربه چندین ساله سعی میکنم در انتهای مقاله به تعریف جامعی در این زمینهها برسیم.
در یک اشتباه مرسوم و فراگیر معمولاََ افراد فعال در بازیسازی از بازیسازی مستقل و در مقابل آن بازیسازی غیرِ مستقل تعریف زیر را دارند:
شرکتهای بزرگ و تیمهای بازیسازی که از نظر منابع مالی و انسانی تأمین هستند را غیرِ مستقل میگوییم. به فرد یا یک تیمِ بازیسازی کوچک که از نظر منابع مالی و انسانی دارای محدودیت هستند، مستقل میگوییم.
به خصوص در ایران هر گاه از بازیسازی مستقل یا در مقابل آن غیرِ مستقل صحبت میشود معمولاََ تعریف فوق را در نظر دارند.
گرچه این تعریف مخصوصاً در آنجا که به منابع محدود فرد یا تیمهای بازیسازی مستقل اشاره میکند تا حدی درست است اما این یک تعریفِ جامع و کاربردی نیست.
چرا که عناوین مستقل خوبی هستند که بر اساس روح و روندِ بازی، همه افراد به مستقل بودنش اذعان دارند؛ اما در عین حال این تیمها از منابع مالی و نیروی انسانی خوب بهرهمند بودهاند یا برای ساختِ آن بازی حمایتهای قابل توجهی جذب کردهاند. مثل بازیِ فوقالعاده Journey .
بازیِ Journey تا چندین سال از بازیهای انحصاری کنسولهای Sony بود اما چندی است که در اختیار گیمرهای PC نیز قرار گرفته است.
اگر با دقت جملات قبل را خوانده باشید در جایی به روحِ بازی اشاره کردم. بله، به نظر من این کلمه معیار اساسی دستهبندی بازیها به مستقل و غیرِ مستقل است:
هر بازیای که دارای روحی تازه با حرف جدیدی است و حتی بعضاََ برخلاف موجِ بازیهایِ موردِ اقبال عمومی و روز هست را میتوانیم بازی مستقل بنامیم. البته این نوآوری لزوماََ در همه زمینهها نیست و میتواند فقط در یک زمینه مثل نوع روایت داستان بازی، مکانیکِ بازی یا حالت بصری و گرافیکیِ بازی باشد.
بازیهایی مثل Super Meat Boy ،Limbo ،FEZ و Braid توسط یک فرد یا یک تیم کوچک بازیسازی مستقل تولید شدهاند. بازیای مثل Journey توسط استودیوی That Game Company و با حمایت Sony ساخته شده است اما باز هم بازی مستقل محسوب میشود.
در مقابل و به عنوان مثال مجموعه بازیِ Uncharted که توسط استودیو Naughty Dog و به صورت انحصاری برای کنسولهای سونی ساخته شده است، غیرِ مستقل محسوب میشود. به اینگونه بازیهای پرخرج اصطلاحاََ بازیهای AAA گفته میشود (Triple-A). از عناوین خوب و محبوب دیگرِ AAA میتوان از مجموعه بازیهای God of War و Halo نام برد.
با این تعریف، برخی از بازیهای ایرانی نیز در دسته بازیهای مستقل جای میگیرند.
همانطور که پیشتر نیز در بخشی از مقالهای گفته شد، بازیهای Children of Morta و Sojourn از جمله بازی های خوب ایرانی هستند. این بازیها مورد توجه ناشرین خارجی قرار گرفتهاند و به زودی در بازار بینالمللی منتشر خواهند شد. این دو بازی با جذب ناشر و سرمایهگذار توانستند بحثهای مالی ساخت بازی را به کلی یا تا حد قابل قبولی حل کنند اما با توجه به تعریفهای گفته شده هنوز هم در دسته بازیهای مستقل قرار می گیرند.
مستقل بودن، فراتر از روحِ بازی، در ابتدا به روحیه فرد یا افراد تیم سازنده بازی بستگی دارد. آیا این افراد حاضرند با چالشهای مختلفی روبهرو شوند تا حرفی تازه بزنند و بعضاً بر خلاف جهت رودخانه شنا کنند؟ آیا حاضرند سختیهای پیشبینی شده و پیشبینی نشدهای را تحمل کنند تا حرفی نو برای گفتن داشته باشند؟
البته باید به این موضوع نیز توجه کرد که بیشترین شانس زنده ماندن و ادامه حیاتِ فرد یا تیمهای بازیسازی کوچک نیز به ساخت همین بازیهای مستقل وابسته است. چرا که اگر آنها هم بخواهند آثار مورد اقبال عمومی را تولید کنند و در مسیر جریان بازار حرکت کنند، در مقابلِ رقبای قوی و گردن کلفتشان کم می آورند و محکوم به شکست هستند. از طرفی پویایی و زنده بودن صنعت بازیسازی نیز به وجود همین بازیها و بازیسازهای مستقل وابسته است.
در عین درآمدزا و مقبول بودن بازیهای مرسوم و جاافتادهای مثل Call of Duty و Fortnite روزی را در نظر بگیرید که آثار مستقل منتشر نشود. آنوقت صرفاََ یک سری بازیِ تکراری و شبیه به هم در سبکهای مشخص را خواهیم دید. در نظر بگیرید که تمام سینما را فیلمهای اکشنِ پرخرجِ هالیوودی اِشغال کند و خبری از آثار مستقل در سینما نباشد. آیا بعد از مدتی کوتاه از سینما و فیلم دیدن خسته نمی شوید؟
تفاوت مسیر بازیساز مستقل و بازیساز غیرِ مستقل
همه کسانی که قدم در مسیر بازیسازی میگذارند را در ابتدای راه میتوان به نوعی یک بازیساز مستقل به حساب آورد چرا که سعی میکنند از همه مهارتهای موردِ نیاز برای ساختِ یک بازی به مقدار کمی یاد بگیرند.
باید توجه کنیم که در ادامه به چه صورت میخواهیم مسیر رویایی بازیسازی را ادامه دهیم. در واقع باید نقشه راه دقیقی داشته باشیم که مختص خودمان است. کوچکترین انحراف و اشتباهی ممکن است چندین ماه یا چندین سال از عمرمان را به هدر دهد. دنیای بازیسازی آنقدر بزرگ است که بدون نقشه راه و اطلاع از مسیر پیشِ رو، امکان گم شدن در آن بسیار زیاد است.
به صورت کلی میتوان انواع بازیسازها را در 3 دسته زیر تقسیمبندی کرد:
1- بازیسازی که به صورت تفننی بازی میسازد و هدفش از ساخت بازی صرفاََ به تصویر درآوردن تخیلات و رویایش میباشد و درآمدزایی بازی برایش اهمیت چندانی ندارد. از تخصصها و ابزارهای بازیسازی در حدی اطلاع دارد که بتواند به تنهایی بازی خود را بسازد. به صورت پارهقت روی ساختِ بازی خودش فعالیت میکند و درآمدزایی او از فعالیت دیگری است.
بازی مستقل موفق Cave Story توسط Daisuke Amaya که در این دسته از بازیسازها جای میگیرد ساخته شد. او در وقت آزادش بازی میساخت و به همین علت ساخت بازی 5 سال به طول انجامید.
2- بازیسازی که به تنهایی یا با یک تیم کوچکِ مستقلِ بازیسازی کار میکند. برایش مهم است که ایدههای خاص خود یا تیمش را به بازی تبدیل کند نه این که به عنوان یکی از نیروهایِ یک تیمِ بزرگ وقتش را صرفِ ساخت یک بازیِ AAA و بدون نوآوری کند.
او در این مسیر از افراد تأثیرگذاری میباشد که نبودش ضربه مهلکی به بازی در حال ساخت میزند. ممکن است به صورت تماموقت مشغول ساخت بازیِ مستقل باشد یا اگر نیاز مالی داشته باشد بعد از تمام شدن زمان کاری در شغلی نامرتبط یا حتی مرتبط، به صورت نیمهوقت روی بازی خود کار کند.
در این حالت ساختِ بازی به تنهایی یا همراه با یک تیم کوچک که بعضاََ دو تا سه نفر عضو دارد انجام میشود. هر یک از اعضا ممکن است در یکی از زمینههای برنامهنویسی، طراحی بازی، مدلسازی و دیگر موارد مهارت و علاقه داشته باشد. بهتر است یک بازیساز مستقل که در این شرایط کار میکند به چند زمینه و مهارت آشنا باشد تا بتواند کار ساختِ بازی با وابستگی کمی به دیگران پیش ببرد. به همین علت قبلتر اشاره شد بازیسازی مستقل یا مستقل بودن بیشتر یک روحیه است. به هر فرد بستگی دارد که تا چه اندازه حاضر است خود را با جریان ساخت بازی همراه و هماهنگ کند.
فرد یا تیمهایی هم هستند که به همه تخصصها و مهارتها تسلط ندارند و بخشی از کار را مخصوصاََ در اوایل کارشان به دیگران میسپارند و در واقع برونسپاری میکنند.
مهدی بهرامی و مهدی فنایی از جمله بازیسازهای موفق ایرانی میباشند که به تنهایی مشغول ساخت بازی مستقل هستند. مهدی بهرامی به واسطه بازیهای فرش و انگاره و سبک خاص بازیسازیاش در دنیا شناخته شده است. مهدی فنایی سازنده بازیِ اپیزودیک و سریالی 41148 است. این بازی در ایران موفق بوده و فروش قابل قبولی داشت و در گوگلپلی فروش بسیار خوبی داشته است.
تیم مستقل بازیسازی فانوس که بازی Linn: Path of Orchards را ساخته است از جمله تیمهای موفق بازیسازی و مستقل ایرانی محسوب میشود. اعضای این تیم بازیسازی همگی خانم هستند و با دستاوردهای بینالمللی این بازی اثبات کردند که قائل به هیچ محدودیتی نیستند.
3- این نوع بازیساز تخصص و مهارت بالایی در یک زمینه دارد و در تیمهای سازنده بازیهایِ بزرگ و پرخرجِ AAA و AA کار میکند (AA به صورت Double-A تلفظ میشود. در مقایسه با عناوینِ AAA، بازیهایِ AA به مراتب به هزینه و نیروهایِ کمتری برای ساختِ بازی نیاز دارند). در این حالت بازیساز میتواند با تیمهایِ مستقلِ بازیسازی هم کار کند به شرطی که از پسِ هزینهها یا خواستههای او بربیایند. شاید برای او ساختِ بازی مستقل مهم باشد اما مهمتر از آن وقت گذاشتن به صورت کامل در زمینه مهارتِ مورد علاقهاش میباشد.
او میداند که اگر بخواهد در زمینهی برنامهنویسی، یک متخصص دارای علم و بینش زیاد باشد باید در همین زمینه تمرکز کند. زیرمجموعههای برنامهنویسی آنقدر زیاد هستند که حتی با انتخاب یکی از آنها به عنوان رشته اصلی باز هم سالها طول میکشد تا در آن زمینه مسلط و حرفهای شود. به عنوان مثال برنامهنویسی گرافیک را در نظر بگیرید که باز هم خود دارای چندین بخش و زیرمجموعه است.
همینطور این موضوع را برای تخصصهای دیگر در زمینه طراحی بازی، رشتههای هنری با همهی زیرمجموعهشان و دیگر تخصصهای مورد نیاز برای بازیسازی در نظر بگیرید. اگر بخواهیم به درجهی حرفهای و تسلط کامل در یک تخصص برای کمک در ساخت بازیهای بزرگ برسیم مسیر متفاوتی از یک بازیساز مستقل خواهیم داشت.
به عنوان مثال بازی God of War را در نظر بگیرید که در سال 2018 میلادی منتشر شد و نظرات بسیار مثبتی را جلب کرد. تیم سازنده بازی بیش از 270 نفر و در چند سال مشغول ساخت این بازی بودهاند. هر کدام از بخشهای فنی، هنری و طراحی بازی خود شامل تعداد زیادی نیرو بودند. به عنوان برنامهنویسِ هوشِ مصنوعی شما فقط یک نفر از اعضای تیم فنی به سرپرستی مدیر بخش فنی هستید که ممکن است در همین زمینه کاری خودتان، همکار دیگری هم داشته باشید که کاری مشابه شما انجام میدهد.
نتیجه
بازیسازی مستقل و بازیسازی غیرِ مستقل را تعریف کردیم. دیدیم که بازیسازی مستقل فقط بر مبنای داشتن محدودیت در بودجهی ساختِ بازی و تعدادِ کمِ نیروهایِ متخصص تعریف نمیشود. موضوع مهمتری وجود دارد. این جریان بیشتر شبیه به یک روح و جانمایه میباشد که بر اساس روحیه مستقل بودن شکل میگیرد.
با انواع بازیسازها هم آشنا شدیم. بازیسازهایی که به صورت مستقل در حال ساخت بازی هستند و بازیسازهایی که با انتخاب یک تخصص و حرفهای شدن در تیمهای بزرگ بازیسازی مشغول به کار هستند.
شما میتوانید در عین این که یک بازیسازِ متخصص در یک زمینه هستید، با تیمهایِ بازیسازی مستقل هم کار کنید. میتوانید در عین این که یک بازیسازِ مستقل با مهارتهایِ کم هستید، با شرکتهای بزرگ کار کنید و در زمینه خاصی به آنها کمک کنید، تجربه کنید و یاد بگیرید.
هم بازیسازهای موفقی داریم که بعد از چند سال کار کردن در شرکتهای بزرگ و کسب تجربه، در مسیر بازیسازی مستقل قدم گذاشتهاند هم بازیسازهای مستقل موفقی داریم که از ابتدا در این مسیر قدم گذاشتند.
این شما هستید که با انتخاب راه درست و مورد علاقهتان اثبات میکنید در مسیر درستی قدم گذاشتهاید. بدیهی است که اراده و تلاش هوشمندانه برای پیادهسازی برنامهی جامع در مسیر رسیدن به هدف نیز ضروری و مهم است.
شما دوست دارید بازیساز مستقل باشید یا بازیساز غیرِ مستقل؟ ما را از نظر خود آگاه کنید.
سلام ممنون میشم راهنماییم کنید تا منو از این بلاتکلیفی که چند وقته داره دهنمو میخوره در بیارید.
ببینید من هدفم استودیو های بزرگ هستش و میخوام در پروژه های AAA مشارکت داشته باشم توی این یه سال بعد از امتحان و ازمون و خطا کردن فهمیدم علاقه من در بازی سازی قسمت مدلسازی و طراحی کاراکتر و انیمیت هست
در به در دنبال اینم که اموزشی پیدا کنم که نویسندگی داستان(برای بازی سازی) رو یاد بده، چون من میخوام بعد از کسب تجربه توی استودیو های بزرگ و جا افتادن توی تیم شروع به مطرح کردن ایده های خودم کنم و بتونم کارگردان بازی بشم مثل نیل دراکمن یا کوری بارلوگ یا اشرف اسماییل و… هدفم رو براتون توضیح دادم، اما چرا چندوقته ذهنم داره منفجر میشه؟
چون اول اینکه مهم ترین دارایی که افراد دارن و قدرشو نمیدونن زمان هستش و من الان که حدود چند ماهه دارم دست و پا شکسته مدلسازی یاد میگیرم(self- study) نمیدونم که کار درستیه یا نه چون همین طوری زمان داره میگزره و میدونم هدفی که من دارم دستیابی بهش راحت نیست و باید هوشمند تلاش کنم و راه سختی در پیش دارم به خاطر همین سر درگمم
شما به من بگید چیکار کنم همینجوری برم توی یوتیوب مدلسازی و … یاد بگیرم یا یه استودیو پیدا کنم برم کارآموزی (خود شما قبول میکنید؟) یا برم بازی ایندی بسازم یا برم… چیکار کنم تا به اون هدفم برسم؟
سلام دوست عزیز
اینکه سراغ بازی سازی مستقل برید یا نه به خودتون و هدفتون بستگی داره. اگه دوست دارید از همین الان ایده های خودتون رو پیاده کنید قطعا راهش بازی سازی مستقل هست. اما اگه دوست دارید فعلا کسب تجربه کنید و مهارت خودتون رو افزایش بدید می تونید در تیم های بازی سازی دیگه عضو بشید و کسب تجربه کنید. بعدها (بعد از سال ها) کار در استودیوهای دیگه میتونید تیم خودتون رو تشکیل بدید و بازی های خودتون رو بسازید. افرادی هم که مثال زدید دقیقا از همین طریق تبدیل به کارگردانان خوبی شدند. مثلا کوری بارلوگ در ابتدا فقط یک آرتیست بوده یا نیل دراک فقط نویسنده بوده و کل یک پروژه رو کارگردانی نمیکرده.
اینکه میخواید مدل سازی رو ادامه بدید بسیار خوبه اما اینکه قصد دارید در کنارش داستان نویسی رو هم ادامه بدید یکم با تفکر شما که دوست دارید در زمینه مدلسازی متخصص حرفه ای بشید در تضاد هست. به نظرم تمرکزتون رو بابد بگذارید روی یادگیری مدلسازی. برای یادگیری مدلسازی هم می تونید از آموزش های آنلاین زیادی که توی یوتیوب و جاهای دیگه هست استفاده کنید. یکم که تجربه تون افزایش پیدا کرد می تونید در به عنوان کارآموز در استودیوها کار کنید.
نگران زمان هم نباشید، اگه هر روز در حال آموزش و تمرین هستید پس وفتی رو هدر نمیدید و در واقع دارید روی خودتون سرمایه گذاری می کنید که بعدها نتیجه ش رو می بینید.
سلام یعنی هیچ جور نمیشه یه بازی AAAبسازیم یا کار سختی هستش
سلام دوست عزیز
کار نشد نداره :)… ولی ساخت این بازی ها رو معمولا تیم های نسبتا بزرگ و با تجربه انجام میدن. شما هم میتونید بخش مهمی از این تیم ها باشید اگر بازی سازی غیر مستقل رو انتخاب کنید. ولی احتمال ساخت بازی های AAA به تنهایی نزدیک به صفره.
سلام. سایت خوبی دارید. فقط بیشتر مقاله منتشر کنید و به روز نگه داریدش
سلام ممنون از اینکه مارو دنبال می کنید. از این به بعد سایت رو هر روز چک کنید چون مطالب مفیدی براتون آماده کردیم 🙂
من که از همون اول مستقلم
👏🏻👌🏻🌹
سلام.. خسته نباشید
مقاله رو خوندم و جالب بود.. از حالا منم یکی از مخاطب های سایتتونم.. منم به بازی سازی علاقه زیادی دارم اما متاسفانه خانواده دید مناسبی از گیم و گیمری ندارن.. پدرم حتی حاضره من بخوابم ولی گیم نزنم:) الانم دبیرستانیم رفتم تجربی و حالا کلا فاصله گرفتم از برنامه نویسی و گیم.. باید خانواده ها یه روزی بفهمن که پول فقط توی پزشکی نیست!
تشکر میکنم بابت مقاله.. موفق باشید
سلام بر شما دوست عزیز.
امیدوارم که حالت عالی باشه.
خیلی خوشحالم که مقاله رو خوندید و راضی بودید و این که گفتید از این پس مخاطب سایت ما هستید.
بازیسازی با گیمر بودن متفاوت هست و احتمالاً به این خاطر خانواده نسبت به بازی کردن شما ذهنیت منفی دارند چرا که زمان زیادی رو برای بازی کردن صرف کردید.
خانواده های ما هم در ابتدا موافق این نبودند که ما در زمینه بازیسازی وقت صرف کنیم چرا که به اشتباه فکر می کردند با بازی کردن یکی هست و یا در بهترین حالت فکر میکردند که آخر و عاقبتی نداره.
اینکه خانواده ها متوجه بشن که پول و موفقیت فقط در یک رشته نیست کاملاً به خود ما برمیگرده. خانوادههای ما هم زمانی با ما همراهی کردند یا حداقل مخالفت نشان ندادند که در زمینههای مختلف بازیسازی موفقیت یا حداقل موفقیت نسبی به دست آوردیم.
توصیه من به شما اینه که زمان بازی کردنتون رو کم کنید و زمان بیشتری را برای یادگیری بازیسازی صرف کنید و با نتیجه کارتون با خانواده صحبت کنید؛ زمان بازی کردنتون رو هم هدفمند و برای بازی کردن عناوینی که به بازیسازی شما کمک می کنه صرف کنید.
به قول معروف در سکوت و سخت کار کنید و اجازه بدید که موفقیتتون دیگران رو خبردار کنه.
البته اگر در سنی هستید که باید دروستون رو خوب بخونید و کنکور در انتظارتون هست طبیعتاً باید یک تعادل خوبی برقرار کنید تا نمرات خوبی در درس بگیرید و برای کنکور آماده بشین. اینطوری از مخالفتهای خانواده هم خبری نخواهد بود یا اینکه حداقل کمتر شاهد مخالفت خواهید بود.
موفق و سلامت باشی دوست عزیز.
ببخشید برای تقویت به بازی سازی با چه موتوری شروع کنیم ؟ شروع بدون کد نویسی مثلا من خودم فقط 3 تا می شناسم گیم میکر ، یونیتی و کانستراکت هستند که باز هم نمی تونم تصمیم بگیرم لطفا می گین کدوم مناسب تره یا برای شروع انجین دیگه ای می شناسین معرفی می کنین ؟
و اینکه می شه یه مقاله بذارین یا چند تا بازی رو معرفی کنین تو کامنت ها که با هنر بازی سازی بیشتر آشنا بشیم و به قول خودتون به پیشرفت بازی سازی کمک کنه چون مسلما بازی ای مثل COD نمی تونه برای آشنایی بیشتر بازی سازی مستقل کارآمد باشه 😅اما خب بازی خاصی نمی شناسم و نمی دونم کدوم بهترن که اول برم اونا رو تجربه کنم می شه چند تا معرفی کنید که هم بودجه اش کم باشه هم تیم ساختش ؟ باز هم تشکر بابت مقاله ها ی مفیدتون جاهای دیگه یا چنین مقاله هایی پیدا نمی شن یا خیلی کمن .
در ضمن برای شروع کار بازی سازی کدوم محتوای آموزشی که رایگان هم باشه «فعلا نمی تونم هزینه کنم» چه گزینه ای مناسب تره ؟
سلام دوست عزیز
برای شروع بازی سازی بهترین گزینه موجود یونیتی هست چون کامینوتی بزرگی داره و آموزش های زیادی واسش موجوده. برای آشنایی با بازی های مستقل اگه توی گوگل سرچ کنید با مستقل های زیادی آشنا میشین. ولی به نظرم بازی هایی مثل Fez, Super Meet Boy, Braid و Spelanky شروع کنید.
برای شروع آموزش هم میتونید از آموزش های رایگان بازی ساز باش که کم هم نیستن شروع کنید.
سلام ممنون بابت راهنمایی اما یه بچه دبیرستانی مثل ما ها چطوری می تونه موفقیتی حتی نسبی به دست بیاره تو بازی سازی که بتونه نگاه پدر و مادرهامون رو نسبت به این رشته تغییر بده ؟
سلام دوست عزیز
ساده ترین راهش ساختن بازی های کوچیک ولی خلاقانه و شرکت در جشنواره های دانش آموزی هست. مطمئن باشید اگه روی بازی تون کار کنید میتونید مقام کسب کنید و نظر پدر و مادر خودتون رو نسبت به بازی سازی عوض کنید. من از همین روش استفاده کردم و نتیجه گرفتم 🙂
موفق باشی
پولدارترین های دنیا هم پزشک نیستن
یعنی Death stranding مستقل محسوب میشه؟
سلام عزیزجان
با توجه به ملاکهایی که بیان شد بله؛
شاید عجیب به نظر برسه اما هم شرکت هیدئو کوجیما یک استودیوی بازیسازی مستقل محسوب میشه هم این که بازی Death Stranding از معدود بازیهایی هست که در عین AAA (غیر مستقل) بودن، Indie هم محسوب میشه.
Death Stranding یک بازی AAA هست که روح خاص خودش رو داره و متفاوت از بازیهای دیگه هست و حس جدیدی رو ایجاد و منتقل کرده.
ممنون که مقاله رو خوندی و ما رو از سوالت بهرهمند کردی.
سوال یا دیدگاهی داشتی همینجا منتظر شنیدنش هستم.
خیلی عالی و مفید
این مطالب خیلی خوبه و مهم، اما نمیدونم سایت ها چرا زیاد به این موارد مهم تمرکز نمی کنن.
خوشحالم که این مقاله نظرتون رو جلب کرد و ممنون که نظر دادین.
از این دست مطالب از این به بعد بیشتر خواهیم داشت.
سپاس از شما که مطالب ما رو دنبال میکنید. 🙂
عالی بود
یه جور دیگه هم میشه گفت که بازی ساز مستقل اول به بازی فکر میکنه بعد پول
ولی بازی ساز های غیر مستقل برای پول به بازی فکر میکنند
ممنون احسان جان.
میشه گفت که بیشتر وقتها همین طور هست که میگی.
اما اگر پول نباشه بازیساز و بازیسازی مستقل هم روند مداوم و پیوستهای نداره و افول میکنه؛ یا کلاََ ول میکنه یا شروع میکنه به بازی زرد و جفنگ ساختن.
پیدا کردن نقطه تعادل در هر دو سمت چه در بازی مستقل چه در غیرمستقل کار بسیار سختی هست.
هر کسی اون نقطه بین خلاقیت و مقبول بودن رو پیدا کنه به نظرم یک هنرمند هست چرا که شناخت مخاطب و به دست آوردن ذائقهاش مخصوصاََ در بازیسازی مستقل نیاز به چند علم داره.
ممنون که وقت گذاشتی و مقاله رو خوندی و بیشتر ممنون که نظر دادی.