ادموند مکمیلِن (Edmund McMillen) بازیساز مستقل معروفی است. او را با بازیهای مثل Super Meat Boy، The End Is Nigh و The Binding of Isaac میشناسیم. مقاله پیش رو لیستی از توصیههای ارزشمند این بازیساز مستقل موفق به کسانی است که میخواهند وارد این عرصه شوند. ” لیستی از بایدها و نبایدهای طراحی بازی مستقل “
بایدها و نیابدهای طراحی بازی مستقل
یکی از بیشترین سوالاتی که از من پرسیده میشود این است: “توصیهای برای بازیسازان مستقل تازهکار داری؟ یا به صورت کلی نکاتی برای بازیسازان؟” حالا میخواهم در یک مقاله به آن جواب دهم: لیستی از بایدها و نبایدها برای بازیسازان مستقل.
این را بگویم که من کامل نیستم و ممکن است این لیست طی سالها دچار تغییر و تحول شود. اما از جایگاهی که من در حال حاضر ایستادهام، ساخت آرت و بازی مستقل با سابقه 10 ساله، دانستن توصیههای زیر برای هر طراح و هنرمند بازی مستقل حیاتی است.
همچنین این نکته را در نظر بگیرید که وقتی از “طراح” یا “هنرمند” صحبت میکنم، شامل برنامهنویسها نیز میشود. تمام جنبههای هنر، تعادلی از مسائل فنی و خلاقیت است. این که برنامهنویسی یک حوزه فنی محسوب میشود دلیل بر خالی بودن آن از خلاقیت نیست.
همیشه خلاقیت در کل کار قابل مشاهده است نه در جزئیات آن. نور و سایه یک بعد فنی بسیار مهم از تصویرسازی است. اما بدون خلاقیت چیزی بیشتر از یک کپیبرداری کور نیست و فاقد هرگونه حس و حال است.
لیست زیر برای هر طراح بازی خلاقی است که تلاش میکند “مستقل” باشد. این لیست در مورد نحوه کسب درآمد بهتر از بازی فلش خود یا تلاش برای زنده ماندن از طریق دوشیدن مخاطب با کپی کردن ایدهها و بازیهای موجود نیست. توصیههایی است برای هنرمندانی که میل به آزاد گذاشتن قدرت خلاقیت خود دارند.
خیلی خب این هم از لیست من، هر کدام که به درد شما میخورد را بردارید و هر کدام که به کار شما نمیآید را رها کنید:
1. صادق باش
وقتی از صادق بودن صحبت میکنم منظورم این است که از صمیم قلب صحبت کن. با بازیکن همانگونه رفتار کن که خود انتظارش را داری. صداقت با خود و با مخاطب هنگام خلق یک اثر هنری بسیار ارزشمند است.
2. آگاه باش، تو در حال ساخت یک اثر هنری هستی
طراحان بازی یک هنرمند هستند و نسبت به دیگر کارهای فاقد خلاقیت برتری دارند. هدف تو این نیست که از کار خود یک تن پول تولید کنی. اگر این چنین است توصیه میکنم به دنبال یک شغل بهتر و پولسازتر مثل پزشکی بروی. کار تو یک کار خلاقانه است. اگر کار خود را به خوبی انجام دهی پول به سمتات سرازیر میشود نه اینکه تو به دنبال آن بروی. این احتمالا بزرگترین مزیت تو به عنوان یک طراح مستقل است.
3. با قلبت طراحی کن
در مورد چیزهایی که خیلی به آنها علاقه داری بنویس و نوشتههای خود را تبدیل به طرح کن. خود را در کارهایت نشان بده، به دنیا نشان بده که کی هستی. اینکه به چه چیزی علاقه داری؟ از چی متنفری؟ چرا؟ تمام فیلم سازان مطرح امضای خود را دارند، چیزی که در کارهایشان به صورت خاص به آنها اشاره میکند و میگوید که آنها کی هستند. این مضامین به مخاطبان تو منتقل میشود، به کارهایت حسی از حضورت در ساخت آن اثر میدهد.
4. ریسکهای بزرگ بکن
سعی کن در مورد هر چیزی نوآوری کنی. از نحوه انجام شدن بازی خود گرفته تا اینکه از نظر بصری چگونه دیده میشود، سعی کن همیشه منحصر بفرد باشی. مرزهای محدودیتهایت را جابهجا کن، سبکها، مکانیکها و جلوههای بصری جدید را امتحان کن. به عنوان یک هنرمند آزمون و خطا کلید رشد توست. از شکست نترس. تو چیز زیادی از دست نمیدهی، در عوض از اشتباهات خود چیزهای زیادی میآموزی.
5. لقمه را به اندازه دهانت بردار!
اگر تازه ساخت بازی را شروع کردهای کوچک و کوچکتر فکر کن. اگر کار بزرگی را انتخاب کنی احتمالا آن را تمام نمیکنی، یا بازی خود را با کلی نقص و ایراد و ضعف تمام میکنی. یک فیلمساز هیچگاه حرفه خود را با یک فیلم پر خرج شروع نمیکند. یکی از رایجترین اشتباهات تازهکارها این است که اشتیاق بسیار زیاد، آنها را به سمت مسیری هدایت میکند که اصلا آمادگی آن را ندارند. آرام و ساده شروع کن. پروتوتایپ کردن ایدهها از حیاتیترین کارهای یک طراح بازی است. (پروتوتایپ به یک نمونه اولیه ساخته شده از ایده بازی گفته میشود که به طراحان امکان ارزیابی میزان جذابیت ایده بازی را میدهد.)
6. با ساخت تعداد زیادی بازی کوچک تمرین کن
تعداد زیادی ایده کوچک را به سرعت خلق کن، سپس آنها را پروتوتایپ کن. اگر نگاهی به عناوین مستقل موفق بیاندازی متوجه میشوی که همه آنها از یک پروتوتایپ کوچک شروع کردهاند. اگر ایدهای داری که فکر میکنی خوب است، آن را سادهسازی کن. آن را به یک یا چند عنصر اصلی بشکن. این عناصر مانند چسبی کل کار تو را به هم میچسباند. هرچه عنصر اصلی بازیات قویتر باشد یعنی چسب قویتری داری که میتوانی به مقدار زیاد از آن در بازی خود استفاده کنی. بر عکس، اگر چسبات قوی نبود آن را کنار بگذار. وقت خود را سر درست کردن چیزی که جواب نمیدهد تلف نکن. اگر آن عنصر در فرم اولیه بازی جواب ندهد، هنگامیکه بازی تمام هم شده باشد باز هم جواب نمیدهد.
7. آنچه “دلت” میخواهد بساز
با آنچه به تو اشتیاق میدهد همراه شو. اگر روی چیزی کار میکنی که هیچ حسی نسبت به آن نداری، آن را کنار بگذار و سراغ ایدهای برو که دوست داری. من فهمیدم که بهترین بازیهایم همانهایی هستند که به سرعت و با اشتیاق بسیار زیاد آنها را ساختهام. همینطور بدترین بازیهای من آنهایی بودند که علاقه خود را نسبت به آنها از دست داده و تنها خود را مجبور به تمام کردن آنها کرده بودم. اگر اوضاع بهم ریخته و علاقهات را نسبت به پروژه خود از دست دادهای، سعی کن متفاوت نگاه کنی. تغییر ساده دیدگاه یا طراحی مجدد مکانیک موجود میتواند کمک زیادی در بازیابی انگیزه بکند.
8.برجسته باش
چیزی دقیقا شبیه به یک اثر موجود نساز. وقتی مردم تجربه جدید را بازی میکنند، در مورد طراحی آن سختگیری کمتری به خرج میدهند و در نهایت آن چیزی که خلق کردهای توجهات بیشتری را به خود جلب میکند. این مسئله بسیار واضح است اما بیشتر طراحان آن را فراموش میکنند. اگر سبک هنری یا بازی با مکانیک خاصی تِرِند امروز است: “به سمت آن نرو!”. از ترندها پرهیز کن. نوآوری کن و زمین جدیدی بساز. از ساخت بازیهای نینجا و زامبی محور لعنتی (!) دست بکش. اگر مشغول ساخت یک بازی تیراندازی هستی مکان اتفاق افتادن آن را در فضا قرار نده.
9. انتقادی فکر کن
99 درصد طراحی بازی انتقادی فکر کردن است. سعی کن در طراحیهای خود سوراخها و ایراداتی پیدا کنی. اگر نمیتوانی آنها را پر کنی، سراغ چیز دیگری برو. قبل از آنکه کار روی پروژه خود را شروع کنی، باید قبلا به کار نکردن آن فکر کرده باشی. از خود بپرسی عناصر اصلی بازی چگونه قرار است در طول بازی استفاده شوند و چگونه ممکن است در آینده برایات ایجاد مشکل کنند. نگاه انتقادی باعث میشود در آینده کمتر به مشکل بر بخوری. برای این کار از پروژه خود فاصله بگیر و از دور به آن نگاه کن. همانند کاری در مورد پروژههای دیگران انجام میدهی.
10. بازی کن
نمیتوانی انتظار داشته باشی بدون بازی کردن بازیهای دیگر، چیز جدیدی یاد بگیری. حتی اگر به سراغ بازیای میروی که بسیار بد است یا بازیهایی که در جریان اصلی بازار بازیها خیلی خوب میفروشند (مثل فورتنایت)، این کار را به یک دلیل انجام بده: آنها را موشکافی کن تا به چرایی آن پی ببری. اگر آنها را بازی نکنی، هرگز متوجه نمیشوی که برای ساخت بازی خود چه کارهایی را “نباید” انجام دهی.
11. فرمولها را موشکافی کن
تمامی سبکهای بازی فرمول خاص خود را دارند. طراحی مرحله، یاد دادن قوانین، الگوهای پریدن. همه اینها بر اساس یک فرمول است. به سراغ پیدا کردن این فرمولها برو و ببین که چگونه کار میکنند. بازیها را بازی کن، ببین از چه عناصری خوشات میآید، چرا از آنها خوشات آمده، سپس آنها را بازطراحی کن. بسیار مهم است که بتوانی فرمولهای طراحی یک بازی را از آن استخراج کنی تا با استفاده از آنها بازی خود را طراحی کنی. در بسیاری از مواقع از این راه خیلی بیشتر یاد میگیری. تو هم اکنون هزاران الگور را در اختیار داری.
12. رشد کن
شانسی که آوردهای این است که دیگر بچه نیستی! اگر احساس میکنی که دوست داری بازیهای بزرگسال بسازی، پس بساز. وقتی تو یک بازیساز مستقل هستی دیگر نیازی نیست که پاسخگوی دیگران باشی. پس به ساخت بازیهایی که بتواند معیارهای ردهبندی ESRB را پاس کند، پایان بده. نمیگویم که همه باید بازیهایی با محتوای بد تولید کنند. اما چرا به نظر میرسد همه بازیهای ویدیویی مضامین بچهگانهای دارند؟ واقعیت این است که مخاطبان تو سادهلوح نیستند. طوری بازی نساز که آنها احساس حماقت کنند. به گونهای از طریق بازی خود صحبت کن که انگار با دوستان خود مشغول صحبت هستی. برای خودت طراحی کن و ایدههایت را سانسور نکن.
13. بیرون بزن
دنیای خارج از اتاق تو بسیار مهم است. میتواند خیلی الهامبخش باشد. به یک سفر ماجراجویانه برو. سپس به خانه برگرد و یک بازی در مورد آن بنویس. دقیقا همان کاری که “میاموتو” (خالق بازی ماریو) انجام داد. معتقدم بدون زندگی کردن نمیتوان از چیزی الهام گرفت. زندگی همان چیزی است که هر هنرمندی از روی آن خلق میکند. چگونه میتوان از روی چیزی که وجود ندارد، خلق کرد؟ همه ما تلاش میکنیم که عالی باشیم. بیشتر ما در کار خود تمایل به وسواس و کمالگرایی داریم. اما این مهم است که تعادل را رعایت کنیم. برو و کارهایی انجام بده که شامل بازیهای ویدیویی و کامپیوتر نباشد. بیتحرک نباش.
14. متعادل باش
بسیاری از طراحان با استعداد به افسردگی و مشکلات روحی دیگر مبتلا هستند. از مغز خود و مهمتر از همه، از خودت مراقبت کن.
15. متواضع باش
مهم نیست چقدر فکر میکنی که خوب هستی، همیشه یک نفر بهتر پیدا میشود. متواضع باش و قبول کن که بهترین نیستی. منیت یک طراح ممکن است به راحتی باعث ایجاد دیوارهایی به دور شود که از رشد او جلوگیری کنند. فقط به این دلیل که او نمیخواهد اعتراف کند که ممکن است اشتباه کند. لحظهای که فکر کنی چیزی برای یادگیری نداری، لحظهایست که باید منیت خود را کنار بگذاری. با خود صادق باش، نقصهای خود را بپذیر و قبول کن که تو هم ممکن است اشتباه کنی.
16. پذیرای بازخوردها باش
اگر گروهی از مخاطبان میگویند که بازی تو در برخی زمینهها کاستیهایی دارد اما تو چنین نظری نداری، احتمالا در اشتباه هستی. پذیرش بازخوردهای انتقادی سخت است. مخصوصا زمانی که درست باشند. بپذیر و فروتن باش. به یاد داشته باش، تو به اندازهای که فکر میکنی عالی نیستی. اگر بازیکنان معتقدند که چیزی اشتباه است، احتمالا باید یک قدم به عقب برگردی و در مورد کاری که انجام دادی تجدید نظر کنی. اما هرگز دچار این اشتباه نشو که هر چیزی که مخاطبان انتظار دارند را بسازی. اگر آنها با چیزی مشکل دارند، به دنبال چرایی آن باش. اگر مخاطب نحوه کنترل بازی تو را دوست ندارد، ممکن است چندین دلیل داشته باشد. از نحوه حرکت در بازی تا دکمههایی که استفاده شده. زمانی که به بازخوردها پاسخ میدهی، سوالهای مشخصی بپرس و سعی کن ریشه مشکل را بیابی، نه اینکه با رفع سریع مشکل آن را برطرف کنی.
17. با مخاطبان همکاری کن
مخاطب خوب است. بعضی از آنها در چیزهایی خوب هستند که تو نیستی. طراحی بازی از تمام مغز تو استفاده میکند. احتمال اینکه در بعضی زمینهها کمبود داشته باشی وجود دارد. کسی را پیدا کن که این کمبودها را پر کند. با تجربه خودم، بین فردی با ذهنی فنی و فردی با ذهنی خلاق یک نوع پویایی وجود دارد. من در این زوج ایدهها و رویکردها پیدا کردهام. منظورم این نیست که همه باید این کار را انجام دهند. اما فکر میکنم مهم است که حداقل با یک نفر دیگر کار کنی. طراح بازی به راحتی میتواند تبدیل به یک زاهد منزوی شود J. کار کردن با فرد دیگری که بتواند ایدههایت را ارزیابی کند، میتواند تو را از تبدیل شدن به یک آدم منزوی باز دارد.
18. صحبت کن
با طراحان دیگر، طرفداران و رسانهها در مورد آن چه میسازی، صحبت کن. اصطلاحا شبکهسازی کن. ممکن است از زاویه دید آنها، نسبت به کار خود چیزی بدست بیاوری. ممکن است دوستانی پیدا کنی. هیچگاه از صحبت کردن با دیگران در مورد کاری که میکنی، خجالت نکش. بزرگترین تصور غلط این است که مردم نمیخواهند در مورد افراد خلاق چیزی بشنوند. بلکه برعکس، نویسندگان عاشق ایناند که در مورد تو چیزی بنویسند، طرفداران میخواهند در مورد پروژه بعدی تو بدانند و طراحان دوست دارن تا ایدهها و تجربیات خود را با تو به اشتراک بگذارند. پس صحبت کن!
19. از کار خود هیجانزده شو
اگر نمیتوانی از کاری که خود انجام دادهای هیجانزده شوی، چگونه میتوانی از دیگران چنین انتظاری داشته باشی؟ در مورد کار خود صحبت کن و خودت را معرفی کن، درست مانند زمانی که میخواهی بازیات را بفروشی. اگر کارت تو را هیجانزده نمیکند، چرا آن را انجام میدهی؟ اگر از کاری که انجام میدهی احساس خوشحالی نمیکنی، پس آن را کنار بگذار. داشتن انگیزه مناسب غیر ممکن است، مگر آنکه عاشق کاری که میکنی باشی. مستقل بودن به معنای وضع قوانین خاص خود است. اگر قوانینات تو را به هیجان نمیآورد، در مورد آنها تجدید نظر کن.
20. به جوامع ملحق شو
جوامع و کامیونیتیهای بازیهای مستقل در حال گسترش هستند. به یکی از آنها ملحق شو. نیازی نیست چیزی پست کنی. اما خواندن مطالب و نظرات دیگران میتواند در فهمیدن بایدها و نبایدهای بازیسازی و به صورت کلی طراحی، بسیار کمک کند.
21. کمی در مورد کسب و کار بیاموز
بیزنس و کسب و کار ممکن است خیلی برای یک طراح جذاب نباشد. اما مهم است که حداقل چیزهایی در مورد آن بدانی تا در دنیای تجارت بازیها سرت کلاه نرود! این امر میتواند همزمان با شبکهسازی باشد. از افراد همفکر خود در مورد موقعیتهای بیزنسی جدید سوال کن. از آنها اطلاعاتی در مورد درصد سهمها، تعداد فروش و بهترین مکانها برای فروش محصول خود، کسب کن. اگر در مورد کسب و کار دیدی نداشته باشی، به راحتی در یک معامله به ظاهر شگفتانگیز گرفتار میشوی. ممکن است به راحتی گول خورده و مالکیت معنوی بازی خود را از دست بدهی.
22. قانع باش
طراحان بازی مستقل ممکن است در ابتدا کم درآمد باشند. صرفهجو و قانع باش. باز هم میگویم هدف تو نباید در وهله اول پول پارو کردن باشد. اگر چنین باشد احتمال زیاد شکست خواهی خورد. یک طراح بازی مستقل پولدار چیز کمیابی است. اگر به دنبال ارزشگذاری مالی روی “کار خوب انجام شده” هستی، این کار برای تو نیست.
23. تلاش کن پول دربیاوری
فروختن بازی خود، پیدا کردن اسپانسر، استفاده از تبلیغات آنلاین در بازی، درخواست حمایت مالی از مخاطبین و … همه و همه از راههای کسب درآمد از بازیهایی است که میسازی. به هر حال تو برای گذران زندگی به پول نیاز داری، سعی کن کمی کسب درآمد کنی.
و در نهایت…
24. خوش بگذارن
اگر با کارت سرگرم و خوشحال نیستی پس این کار را کنار بگذار. یادت باشد تو فقط یک بار زندگی میکنی. هیچ دلیلی برای ادامه دادن به کاری که تو را خوشحال نمیکند وجود ندارد.
منبع:
Gamasutra – Opinion: Indie Game Design Do-s and Don’t-s: A Manifesto
لطفاً بیش تر از این مقالات قرار بدید
خیل راهنمایی کننده ست
حتما دوست عزیز، سعی ما اینه که بیشتر و بهتر مطالب مفیدی رو با شما به اشتراک بذاریم.